بسم الله الرحمن الرحيم
وعده وصل چون شود نزديک *** آتش عشق تيزتر گردد
مسأله صبر و انتظار براى ظهور و انقلاب جهانى حضرت مهدى ـ عجل الله تعالى فرجه الشريف ـ از جمله مسائلى است که دشمنان و مخالفان آن ، گاه در صدد تحريف آن برمى آيند و آن را به عکسِ مفهوم حقيقى نشان مى دهند ; براى رهايى از دام چنين شبهاتى ; آشنايي با مفهوم حقيقى انتظاريك ضرورت است ..
انتظار ، معمولا به حالت کسى گفته مى شود که از وضع موجود ناراحت و براى ايجاد وضع بهتر و مطلوبى در تلاش است ; مانند تاجرى که از وضع آشفته و نابسامان بازار ، ناراحت و ناراضى و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادى و بهبود بازار است ، در انتظار ، دو حالت مثبت و منفى وجود دارد :
1 . عدم رضايت و بيگانه بودن با وضع موجود.
2. تلاش براى ايجاد وضعى بهتر و مطلوب.
مسأله انتظارِ انقلاب و حکومت عدل حضرت مهدى ـ عجل الله تعالى فرجه ـ نيز از همين قبيل است . فردى که ظهور را انتظار مى کشد ، از وضع موجود ناراحت و ناراضى و خواهان وضعى بهتر است . اين دو حالت ، سرچشمه دو عملکرد است : يکى اين که ، هرگونه همکارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد و تباهى را ترک کند و ديگر اين که از نظر جسمى و روحى ; مادّى و معنوى ، خود را براى شکل گرفتن وضع و انقلابى جديد آماده کند و در واقع كسي كه انتظار يك مصلح را مي كشد ابتدا بايد خود صالح باشد .
انتظار نه تنها موجب خمودى و خاموشى ، تحمل فساد و آلودگى در جامعه نمى شود ; بلکه عاملى محرک است . در حقيقت ، در اين مفهوم نوعى مبارزه با وضع موجود و نوعى تغيير تاکتيک در مبارزه با دشمن نهفته است.
منتظر واقعي مجاهد خوانده شده است و يك مجاهد هم بايد همواره ولايت مدار و هوشيار و پا به ركاب و آماده شهادت باشد .
على بن حسين(عليه السلام) فرمود :اى اباخالد : خداوند اهل زمان غيبت را ـ کسانى که به امامتش اعتقاد دارند و منتظر ظهورش هستند ـ در آن زمان به منزله مجاهد ، با شمشير ، پيش روى رسول الله قرار داد . اينان مخلص حقيقى و شيعه واقعى و دعوت کنندگان به دين خدا در نهان و آشکارند.1 .
على بن حسين(عليه السلام) فرمود : کسى که در عصر غيبت قائم ما ، بر ولايت ما ثابت و پايدار باشد ، خداوند پاداش هزار شهيد ، همچون شهداى بدر و اُحُد را به او اعطا خواهد کرد2 .
تعبيراتى که در اين روايات به چشم مى خورد ، حاکى از اين است که انتظار ظهور و انقلاب جهانى حضرت مهدى ـ عجل الله تعالى فرجه ـ توأم با مرحله اى ويژه از جهاد وسيع و دامنه دار است . اين نوع انتظار ، آخرين شکل از مبارزه با دشمن است . در اين روايات ، از انتظار به ريخته شدن خون در راه خدا ، جنگيدن زير خيمه رسول الله و حضرت ولى عصر ، و بالاترين عبادت تعبير شده است . ولى اگر انتظار را به معناى تحريف شده اش بگيريم ، هر انسان سست ايمان و ضعيفى مى توانست در صف منتظران باشد و حال آنکه سيماى منتظران در قرآن به گونه اى ديگر توصيف شده است. .
قرآن كريم مى فرمايد : خداوند به کسانى از شما که ايمان آورده اند و کارهاى شايسته کرده اند ، وعده داده است که حتماً آنان را (حکم ران و) جانشين روى زمين قرار دهد ; همان گونه که به پيشينيان آن ها خلافت روى زمين را بخشيد ; و دين و آيينى را که براى آنان پسنديد ، به سودشان مستقر خواهد ساخت و ترسشان را به ايمنى و آرامش مبدل مى کند(نور ، 55)
در روايات آمده است که اين آيه درباره حضرت مهدى ـ عجل الله تعالى فرجه الشريف ـ نازل شده است. 3
آيه ياد شده ، امام مهدى عجل الله تعالي فرجه و يارانش را به عنوان کسانى که داراى ايمانى مستحکم و عمل صالح هستند ، معرفى مى کند. با اين تعريف ها و از توصيف هايى که در قرآن و روايات از شخص منتظر شده است ، مى فهميم که او فردى داراى ايمان راسخ و استوار است و هرگز از کنار گناه و فساد به راحتى نمى گذرد .
بنابر اين امام زمان عج به ياوران سست عنصر و بي ايمان نيازي ندارد .
منتظر واقعي در زمان غيبت كبري همواره به اين نكات مهم توجه دارد
صبر و تحمل حزن و اندوهِ دورى از آن وجود مقدس و نازنين 1.
3.آمادگى و فراهم کردن امکانات ; به گونه اى که هرگاه از ظهور حضرت آگاهى يافت ، فوراً بتواند خود را به آن حضرت برساند و به ايشان خدمت و فرمانبردارى کند 3.نااميد نشدن از تحقق ظهور آن حضرت
4.منتظر فرمان جهاد امام عصر براى جنگيدن با دشمنان اسلام و حمايت از دين خدا بودن
5.اقتدا کردن به آن حضرت ، قبل از ظهور و قيامش ، با بيزارى جستن از دشمنانش و اظهار مودت و دوستى به امامان شيعه و دوستانشان.
شخصِ منتظر داراى چنين حالات و روحياتى است و هرچه زمان فرج و ظهور نزديک تر شود ، کوشش خود را براى مبارزه با فساد و تباهى و يا حفظ خويشتن از آلودگى با شوق و اشتياق بيش ترى دنبال مى کند. و به راستي :
اللهم عجل لوليك الفرج
منابع:
بحارالانوار ، علامه مجلسى ، ج 52 ، ص 122 ـ 150 ، داراحياءالتراث العربى 1.
بحارالانوار ، علامه مجلسى(رحمه الله) ، ج 51 ، ص 54 2.
3.ر .ک : بحارالانوار ، علامه مجلسى ، ج 52 ، باب فضل انتظار الفرج ، ص 122 ـ 150